-
حسرت
جمعه 27 بهمنماه سال 1391 23:13
نمی خواستم خورشید و ازت بگیرم نمی خواستم آسمونت ابری باشه نمی خواستم که چشات بارونی و سرد سهم تو گرِِِِِیه باشه بی صبری باشه آرزوم بوده کــه آسمون تو شبـها برا تو یه سقف پر ستــاره باشه روی طاقچه ماه برات مثل یه آینه کهکشونا هم برات گهواره باشه نازنین من اگه تاریکم غمی نیست تو به فرداها به روشنی بیندیش همه پنجره ها...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 دیماه سال 1391 20:59
عشق چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب معلومه دیگه کشک!!!!!!!!!!! مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی بی معنی هستش حالم از هرچی عشق و عاشقه به هم میخوره
-
معجزه ی حضرت عباس..
جمعه 22 دیماه سال 1391 00:15
در کتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل(ع) نوشته ی آقای ربانی خلخالی این مطلب نوشته: مسیحیه راننده ی کامیونه میگه:ایام تاسوعا و عاشورا بود چون مدرسه تعطیل بود دختر 6- 7 ساله ام تعطیل بود گفتم: منم که مسیحی ام کاری ندارم زن و بچه ام رو بر میدارم میرم بندرعباس هم یه تفریحی میکنم هم از بندر عباس بار میزنم میام...
-
دلتنگی
شنبه 16 دیماه سال 1391 22:11
خدا نشونه شو از کی بگیرم دارم دق می کنم بذار بمیرم آخه هنوز دلش از جنس سنگه هنوز دلم واسه دلتنگی تنگه چطور دلش اومد از پا بیافتم بهش نازک تر از گل هم نگفتم باور ندارم منو تنها میذاره دلم واسه ش یه ذره شد اما دیگه نیس لعنت به تو ای دست سرد روزگار حالا فقط من موندم و این چشای خیس هر چی به من بگی واست همون میشم فقط یه...
-
عاشقانه
شنبه 16 دیماه سال 1391 21:54
گلی از شاخه هاچیدم برایت / زدم بوسه به یادت بی نهایت اگر قاتل تو را کشت ای قناری / بگو آخر ، که گیرد خونبهایت ! . . . گر مذهب مردمانِ عاقل داری / یک دوست بسنده کن که یک دل داری . . . ساقیا! باز خماریم به جامی بنواز / خاطر خسته ما را به سلامی بنواز گر میسر نشود بگذری از کوچه ما / گاه گاهی دل ما را به پیامی بنواز ! . ....
-
پیامک های دلتنگی
شنبه 16 دیماه سال 1391 21:45
تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه ب رنگرد، که بر نمی گردی تو هیچوقت نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت دلم برای راه رفتنت تنگ شده است… میخوام که عاشقت بشم ، گل شقایقت بشم / دلم واست...
-
خداحافظ
شنبه 16 دیماه سال 1391 21:33
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟ خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!! شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ ترا از دور می بوسم به چشمی...
-
نیمه شب
شنبه 16 دیماه سال 1391 21:05
نیمه شب آواره و بی حس حال * در سرم ندا و آوای تو از جداییمان یکی دو ماهی می گذرد * دو ماه از عمرمان رفت و برنگشت دل به یاد آورد اول یاد را * خاطرات اول دیدار را قسم به دو چشم آهووارت * که شدم دیوانه ی چشمهایت همچو عشق مبهم و سربسته بودی * دلم را عاشق عشق گنگت کرده بودی زمانه تکرار بود و خسته کننده * چون من از تکرار ،...
-
سوختم
شنبه 16 دیماه سال 1391 20:45
خواهم ز خدا خسته و درمانده نمانی محبوب خداباشی و شرمنده نمانی ای دوست الهی که در این عالم هستی سرزنده بمانی و سرافکنده نمانی چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی! چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم ! چه کودکانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی ! چه ناجوانمردانه !...
-
دلتنگم
جمعه 15 دیماه سال 1391 23:17
تو رفتی بی خبر بی من / هوای خونه شد سنگین از اون روز جدای شد / تنم سرد و دلم غمگین من و دادی به دست باد / گفتی دیگه فراموشی دلم از غصه پر پر شد / وقتی دیدم تو خاموشی تو رفتی خاطرات موندن / من و شبها تا صبح بیدار قیامت بین ما باشه / تو گفتی آخرین دیدار.... دلم تنگ ودلم تنگ ودلم تنگ دلت سنگ و دلت سنگ و دلت سنگ اگرخواهند...